صلاة مسافر . خارج فقه . کتاب الصلاة .

جلسه 202 صلاة مسافر

بسم الله الرحمن الرحیم                                                                  و به نستعین انه خیر ناصر و معین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی لقاء یوم الدین . نتیجه بحث : سفر به مادون المسافة موجب بطلان اقامه او نمی شود نتیجه آنچه که عرض شد اینست که...

Cover

جلسه 202 صلاة مسافر

آیت الله حسینی آملی (حفظه الله)

00:00 00:00

بسم الله الرحمن الرحیم                                                                 

و به نستعین انه خیر ناصر و معین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی لقاء یوم الدین .

نتیجه بحث : سفر به مادون المسافة موجب بطلان اقامه او نمی شود

نتیجه آنچه که عرض شد اینست که اگر کسی در محلی اقامه کرد سفر به مادون المسافة موجب بطلان اقامه او نمی شود اعم از اینکه ما وحدت مکان را در قصد اقامه معتبر بدانیم و یا اینکه بگوئیم وحدت مکان شرط نیست .

در اینجا با توجه به دو روایتی که در مقام وجود دارد یکی صحیحه زراره و دیگر صحیحه ابی ولاد ، که تنزیل فرموده اند امام علیه السلام قاصد عشره را منزله اهل آن بلد ، این دو روایت صحیحه است می شود به عنوان استیناس برای اینکه ما بگوئیم آنچه را که مشهور ادعا کرده اند از جمله مرحوم سید که دارد در مجموع عشره به مادون المسافة تعبیر مدة قلیله می آورند ، حال این مدت قلیله را بعضی تعبیر کرده اند به ساعت یا دو ساعت ، چه وجهی دارد ، مشهور هم تبعیت کرده اند ؛ اساس این کلام چیست ؟ نه تنها طبق این روایت اشکالی ندارد از این روایت می شود استفاده کرد حتی سفر شرعی هم ضرری به اقامه شخص نمی زند ، زیرا ما تا الآن این گونه ادعا می کردیم که الی دون المسافة الشرعیه سفر قاصد عشره و مقیم عشره ضرری به اقامه او نخواهد زد ، الآن می خواهیم بالاتر ادعا کنیم که طبق این صحیحه که خوانده شد « مَنْ قَدِمَ قَبْلَ‏ التَّرْوِيَةِ بِعَشَرَةِ أَيَّامٍ » خروج از محل اقامه ولو به مقدار مسافت شرعیه هم خللی به قصد اقامه نمی زند ، زیرا در اینجا دارد « مَنْ قَدِمَ قَبْلَ‏ التَّرْوِيَةِ بِعَشَرَةِ أَيَّامٍ وَجَبَ عَلَيْهِ إِتْمَامُ الصَّلَاةِ وَ هُوَ بِمَنْزِلَةِ أَهْلِ مَكَّةَ»  بعد تفریع می فرمایند که « فَإِذَا خَرَجَ إِلَى مِنًى وَجَبَ عَلَيْهِ التَّقْصِيرُ فَإِذَا زَارَ الْبَيْتَ أَتَمَّ الصَّلَاةَ وَ عَلَيْهِ إِتْمَامُ الصَّلَاةِ إِذَا رَجَعَ إِلَى مِنًى حَتَّى يَنْفِرَ » .

حال سؤال ما اینست در مورد روایت سفری را که این مسافر انجام داده است مثل سفر خود اهل مکه ، تا عرفات آن زمان مسافت شرعیه بوده است ، نماز را قصر می خوانده است ، الآن بعد از عشره این شخص مسافت شرعیه را طی کرده است ، چند روز در آنجا مانده است ؟ روز نهم تا غروب که باید آنجا بماند ، شب هم به مشعر آمده است ، پس مسافت شرعیه را طی کرده است اقامه او در مقدار مسافت شرعی بیشتر از یک ساعت و دو ساعت است ، یک شبانه روز در آنجا بوده است ، صبح روز نهم حرکت کند ظهر خودش را عرفات رسانده است تا مغرب آنجا بوده است ، شب در مشعر مانده است روز عید بعد از قربانی آمده است به مکه و اعمالش را انجام می دهد ، پس حداقل یک شبانه روز حد اقل وقت صرف کرده است ، الآن هم همین طور است با اینکه این مقدار است امام علیه السلام می فرمایند این شخص وقتی برگشت نماز را در مکه تمام بخواند ، یعنی مسافت شرعیه را هم موجب زوال اقامه ندانسته است در این روایت ، اینست که به این روایت عمل نکرده اند ، حال چون روایت صحیحه است از این معلوم می شود که ما زیاد نمی توانیم با شهرت موافقت کنیم ، لذا تعبیر مشهور است که رب شهرة لا اصل لها ، این که مشهور این گونه فرموده اند در مقابل این روایت صحیحه است ، پس این اقلاً مقداری ذهن ما را آماده می که در این روایات که به مقدار مسافت شرعیه اگر واقع شود این سفر موجب زوال اقامه او نمی شود ما که دون المسافة می گوئیم ، نمی گوئیم به مقدار مسافت ، ولی دون المسافة چه اشکالی باید داشته باشد ، پس بناءً علی هذا اگر کسی در اثناء عشره یا بعد از اتمام عشره سفری را انجام بدهد که کمتر از مسافت شرعیه باشد علی الظاهر نباید اشکالی داشته باشد و به قصد اقامه او خللی ایجاد نمی کند ، لذا در رفت و در مقصد و در بازگشت در محل اقامه ولو اقامه جدیده ای هم قصد نکرده باشد، هر چه قدر بماند نماز را باید تمام بخواند مادامی که انشاء سفر جدید نکرده باشد .

عدم پذیرش فرمایش شیخ طوسی(رض)

 از این بیان آنچه را که مرحوم شیخ طوسی(رض) فرموده بودند ظاهراً نمی شود ما قبول کنیم ، زیرا مرحوم شیخ طوسی این گونه فرموده بودند که به مجرد خروج از محل اقامه این شخص باید نماز را قصر بخواند ، چه در ذهاب الی مقصد که کمتر از مسافت است و چه در مقصد و چه در ایاب و این گونه هم تصریح فرموده بودند که به مجرد خروج اقامه او از بین می رود ، و سفر ذهاب ایاب را جزء مسافت حساب کرده بودند هم ذهاب از محل اقامه و هم ایاب از مقصد ، اینها را به عنوان مسافت حساب کرده بودند و حال آنکه شمردن این مقدار از راه را هم به عنوان جزء مسافت این مورد اشکال است ، شاهدش اینست که اگر بناء باشد این ذهاب و ایاب همه را جزء مسافت حساب کنیم و بقیه را بگوئیم بقیه را تکمیل می کند بعد از این چند روزی که در محل اقامه ماند ، اینها را اگر بخواهیم حساب کنیم لازمه اش اینست که در مسیر یک فرسخی اگر چهار مرتبه برود و برگردد باید نماز را قصر بخواند ، احدی متلزم به این حرف نشده است ، که اگر کسی یک مسافت یک فرسخی را هشت مرتبه برود و برگردد بگوئیم چهار رفت و برگشتش می شود هشت فرسخ و نماز را باید قصر بخواند ، کسی ملتزم به این نشده است ، پس بنابر این فرمایش مرحوم شیخ طوسی را هم در اینجا نمی توانیم بپذیریم .

 اما بنا بر مبنای مختار که اقامه قاطع سفر باشد

مبناءً ما مبنای مختار خودمان را که مسأله قاطعیت اقامه نسبت به سفر باشد این مسأله را ما خیلی راحت می توانیم حل کنیم که اگر کسی در جایی قصد اقامه کرد ، سفر قطع شده است و دیگر مسافر نیست ، مسافر ضارب فی الارض وقتی موضوع قطع شد حکم هم که وجوب قصر باشد قطع می شود ، مادامی  که سفری که  به عنوان ضارب فی الارض محقق نشود از این شخص در اینجا ما نمی توانیم حکم کنیم به وجوب قصر و این شخص با رفتن به این مقصدی که دون المسافة است و بازگشتن خروج سفری در حقیقت ندارد زیرا خروج از محل اقامه دو صورت دارد ، تارةً خروج از محل اقامه است خروجاً سفریاً ، و اخری خروج از محل اقامه خروج عودی است یعنی می رود که باز برگردد ، کما اینکه حرکت از مقصد دو صورت دارد ، تارةً حرکت از مقصد حرکت سفری است و اخری حرکت رجوعی الی محل الاقامه ، این دو با هم فرق می کند و این معنا اگر روشن شود آنچه را که دیروز شروع کردیم از این بیان باید روشن شود ، کسی که در مشهد قصد کرده است که ده روز بماند و متلبس به این اقامه هم شده است ، از ابتداء چنین قصدی داشته باشد که بیرون برود یا در اینجا که آمد دید هوا گرم است و مناسب دید که چند روزی بیرون برود و برگردد و یا بعد از اقامه ده روز ، فرقی نمی کند که این قصد قبلاً باشد یا بعد از تلبس باشد یا بعد از اتمام اقامه باشد ، اگر آن مقصدی را که قصد کرده است دون المسافة الشرعیه باشد حسب مبنائی که اختیار کردیم هیچ خللی در اقامه او ایجاد نخواهد کرد ، مگر اینکه خروج او از محل اقامه خروج سفری باشد ، اگر به قصد سفر حرکت کند که از محل اقامه اعراض کرده باشد ، اعراضش هم به این نیست که وسائلش را بردارد ، بعضی از فقهاء فرموده اند که اگر وسائلش را گذاشت معنایش اینست که اعراض نکرده است ، اگر وسائل را همراهش برد معنایش اینست که اعراض کرده ؛ خیر این معنایش نیست ، ممکن است شخص وسائلش را بگذارد اما اعراض کرده باشد ، و ممکن است وسائل را با خودش ببرد ولی اعراض نکرده باشد ، لذا نسبت بین بردن وسائل و اعراض عموم من وجه است ، لذا هر جا که شخص از نظر قصد خودش حرکتش به عنوان اعراض از محل اقامه باشد بله بعد از آنکه از محل اقامه خارج شد اگر سفری را که بنا دارد (چون خروج می شود خروج سفری) به مقدار مسافت باشد بعد از خروج باید نماز را قصر بخواند ولی بعد از رعایت حد الترخص حسب اختیار ما ، و اما اگر خروج او خروج عودی باشد اینجا در ذهاب و مقصد و ایاب کلاً باید نماز را تمام بخواند ، چه ده روز بخواهد بماند و چه ده روز هم نماند .

حرکت از مقصد هم همین طور است ، یک مرتبه حرکت از مقصد به عنوان رجوع الی محل الاقامه است و اخری حرکت از مقصد به عنوان حرکت سفری است نه رجوع الی محل الاقامه ، بنا بر اول که حرکت رجوعی باشد از مقصد الی محل الاقامه نماز را  باید تمام بخواند ، زیرا انشاء سفر و قصد سفری از او صادر نشده است ، ولی بنابر دوم که حرکت از مقصد حرکت سفری باشد نه حرکت رجوع الی محل الاقامه باشد ،  0این تابع قصد است) اینجا محل الاقامه می شود منزل او برای او و محل اقامه اگر منزل شد لازم نیست که حتماً ضارب فی الارض باشد ، لذا سابقاً عرض کردیم که شخصی که متلبس به سفر شد و تلبس به سفر شرعاً به اینست که از حد ترخص محل اقامه یا وطن خارج شود ، اینجا شخص اگر قصد مسافت شرعیه دارد باید نماز را قصر بخواند ولو در منازل مدتی بماند و در منازل ماندن اینکه باید نماز را قصر بخواند نه از باب اینست که این شخص در سفر است ، الآن این شخص در سفر نیست و لکن چون شخص متلبس به سفر شده است همان ابتداء به سفر که از حد ترخص عبور کرد شارع او را مسافر می بیند ، پس این شخص به حمل شایع مسافر است و اگر مسافر است مادامی که مسافر است نماز را تمام می خواند ولو اینکه در مقاصد درنگ داشته باشد ، ولو اینکه به محل اقامه برگردد چون این محل اقامه منزلی از منازل او می شود .

بنابر این از مطالبی که عرض شد مسافت مکرره را هم ما نباید جزء مسافت شرعیه که موجب قصر می شود حساب کنیم و الا اگر مسافت مکرره را بخواهیم جزء مسافت حساب کنیم این گونه باید بگوئیم که در یک سفر کوتاه هم اگر سفر را تکرار کند به مقداری که مسافت شرعیه بشود باید نماز را قصر بخواند و احدی از فقهاء هم ملتزم به این حرف نشده اند ، هذا تمام الکلام راجع به این بحث .

پس بنابر این منباءً اگر مبناء قاطعیت اقامه نسبت به سفر واضح شد حکم خروج از محل اقامه به مقدار دون مسافت شرعیه چه یک بار و چه چند بار هیچ کدام اشکالی ندارد . و الله العالم .

 اما حکم وارده در روایت صحیحه تنزیل در خصوص مورد وارده در روایت است

 در مورد صحیحه دارد که در مسافت شرعیه هم نماز قصر باشد لذا ما اگر بخواهیم اختیاط کنیم می گوئیم در خصوص مورد صحیحه یک قضیه ای است مربوط به خصوص مکه و آن هم مخصوص همین ایام ترویه ، در خصوص بحث حرکت الی عرفات ، حال اگر به جانب مدینه به مقدار مسافت عرفات برود آن این حکم را ندارد و در خصوص همین مورد است ، به هر حال اگر کسی به مقدار مسافت شرعیه از محل اقامه حرکت کند اقامه او از بین می رود ولو اینکه نیم ساعت باشد ولو اینکه برود و برگردد ، لذا در اینجا چون روایت صحیحه است اگر بخواهیم عمل کنیم در خصوص همین مورد است آن هم برای خروج الی عرفات و آن هم برای کسی که اقامه عشره قبل از یوم ترویه داشته باشد .

 و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین