نتایج در این جا نشان داده می شوند.
نتیجه ای مرتبط با جستجوی شما یافت نشد.
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی لقاء یوم الدین . خلاصه بحث و اشکالاتی که بر مبنای مرحوم آقا وارد بود در بحث قبل روایاتی خوانده شده بود که مفاد...
آیت الله حسینی آملی (حفظه الله)
بسم الله الرحمن الرحیم
و به نستعین انه خیر ناصر و معین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی لقاء یوم الدین .
خلاصه بحث و اشکالاتی که بر مبنای مرحوم آقا وارد بود
در بحث قبل روایاتی خوانده شده بود که مفاد این روایات این بود که اگر سفری که سفر شغلی او مکاری و جمال و امثال ذلک باشد باید نماز را تمام بخواند ولی در صورتی که سفر غیر شغلی باشد از این روایات استفاده می شد بر خلاف آنچه که مقتضای ادله ای که قبلاً ذکر شد که باید نماز را تمام بخواند از این روایات استفاده می شود که باید نماز را قصر بخواند ، چون عرض کردیم که در طی مباحث گذشته به این نتیجه رسیدیم که فرقی بین سفر شغلی و غیر شغلی برای کسی که شغل او سفر است نمی کند که در همه باید نماز را تمام بخواند ، بر خلاف مشهور که قائلند کسی که مکاری یا جمال و … است سفری برود غیر جهت شغل مثلاً برای زیارت یا برای صله رحم و یا برای تفرج در تمام اینها باید نماز را قصر بخواند ، ولی مرحوم آقای میلانی فرمودند که مقتضای دلیل اینست که باید نماز را تمام بخواند .
در ادامه کلام به اینجا منتهی شدند که گرچه نظر ما اینست که باید نماز را تمام بخواند ، لقائلٍ أن یقول که شما که فرمودید نماز را تمام بخواند بر خلاف روایاتی است که ظاهر روایات اینست که کسانی که شغلشان سفر است اگر به غیر جهت شغل مسافرت کنند باید نماز را قصراً بخوانند ؛ یک روایت در مکاتبه علی بن جعفر از موسی بن جعفر سلام الله علیه است که :
« عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُكَارِينَ الَّذِينَ يَخْتَلِفُونَ إِلَى النِّيلِ- هَلْ عَلَيْهِمْ تَمَامُ الصَّلَاةِ قَالَ إِذَا كَانَ مُخْتَلَفَهُمْ فَلْيَصُومُوا وَ لْيُتِمُّوا الصَّلَاةَ إِلَّا أَنْ يَجِدَّ بِهِمُ السَّيْرُ فَلْيُفْطِرُوا وَ لْيَقْصُرُوا. »
مفهوم این جمله شرطیه إِذَا كَانَ مُخْتَلَفَهُمْ اینست که اگر مختلفشان نباشد یعنی به جهت زیارت باشد ، به جهت صله رحم باشد و امثال ذلک ، اینجا باید بگوئیم فالیقصروا و لا یصوم .
روایت دیگر این بود که از اسحاق بن عمار از موسی بن جعفر سلام الله علیه :
« عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا إِبْرَاهِيمَ ع عَنِ الَّذِينَ يُكْرُونَ الدَّوَابَّ يَخْتَلِفُونَ كُلَ الْأَيَّامِ أَ عَلَيْهِمُ التَّقْصِيرُ إِذَا كَانُوا فِي سَفَرٍ قَالَ نَعَمْ . »
این كَانُوا فِي سَفَرٍ قرینه می شود در مقابل یکرون الدواب که سفر شغلی را سفر تعبیر نمی کنند ، این سفرٍ یعنی سفر غیر شغلی ، امام فرمودند نعم ، این خلاف نظر شماست شما فرمودید که باید نماز را تمام بخواند .
روایت سوم : « عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُكَارِينَ الَّذِينَ يُكْرُونَ الدَّوَابَّ وَ قُلْتُ يَخْتَلِفُونَ كُلَّ أَيَّامٍ كُلَّمَا جَاءَهُمْ شَيْءٌ اخْتَلَفُوا فَقَالَ عَلَيْهِمُ التَّقْصِيرُ إِذَا سَافَرُوا. »
اگر چیزی گیرشان بیاید رفت و آمد می کنند ، این اذا سافروا در مقابل يَخْتَلِفُونَ كُلَّ أَيَّامٍ كُلَّمَا جَاءَهُمْ شَيْءٌ اخْتَلَفُوا به معنای اینست که آنها سفر شغلی بوده است و اینها سفر غیر شغلی است که اطلاق سفر می شود ، اینجا که صریحاً دارد که تقصیر ، این دو روایت تصریح دارند به تقصیر و آن روایت اولی هم مفهوم جمله شرطیه اینست که باید قصراً بخواند با وجود این سه روایت که مفهوم روایت اولی و منطوق ثانیه و ثالثه دلالت بر وجوب قصر برای مکاری دارد چگونه شما فتوی می دهید که در موردی که حتی به جهت شغل نباشد به لحاظ زیارت و امثال ذلک باشد نماز را تمام بخواند ، این اشکال .
فرمایش صاحب وسائل در مورد این سه روایت
صاحب وسائل نسبت به این سه روایت آورده اند که این چنین می فرمایند :« أَقُولُ: الْمَفْرُوضُ حُصُولُ الْإِقَامَةِ عَشَرَةً فَصَاعِداً » ، این روایات را حمل کرده بر آنجایی که مکاری یا جمال اقامه عشره یا اکثر از عشره داشته باشند ، در بلد یا در غیر بلد ، واضح است که بعد از اقامه عشره اولین سفری که می رود قدر متیقنش این بود که باید نماز را قصر بخوانند ، حمل این سه روایت بر آن موردی که اقامه عشره بشود با توجه به به ظاهر روایت خیلی بعید به نظر می رسد ، اینکه ایشان چگونه حمل کرده اند جای تأمل است .
فرمایش مرحوم آقا در معنای این سه روایت و اینکه اجنبی از محل بحث ماست
و لکن خود مرحوم آقای میلانی گونه دیگری روایت را معنا کرده اند ، ایشان روایت دوم را که «عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا إِبْرَاهِيمَ ع عَنِ الَّذِينَ يُكْرُونَ الدَّوَابَّ يَخْتَلِفُونَ كُلَ الْأَيَّامِ أَ عَلَيْهِمُ التَّقْصِيرُ إِذَا كَانُوا فِي سَفَرٍ قَالَ نَعَمْ . » ایشان حمل بر اینکه کرده اند که این یختلفون کل الایام دون المسافه بوده است به قرینه اذا کانول فی سفرٍ ، می فرمایند وقتی تردد شخص به عنوان مکاری یا جمال دون المسافة باشد اطلاق سفر نمی کنند ، آن موقعی اطلاق سفر می شود که تردد شخص به مسافت یا ما فوق مسافت باشد ، ولی دون المسافة به عنوان سفر و مسافر گفته نمی شود ، به قرینه مقابله اذا کانوا فی سفرٍ فرموده اند که مراد از يُكْرُونَ الدَّوَابَّ يَخْتَلِفُونَ كُلَ الْأَيَّامِ اینست ، اگر این شد و این گونه معنا کردیم ، روایت اولی و ثالثه را هم همین طور معنا کنیم این اجنبی از محل بحث ما می شود و تخصصاً از محل بحث ما خارج است چون کلام ما در اینست که مکاری و جمالی که شغل سفری دارند و دائماً در سفر مسافت شرعیه هستند اگر به جهت غیر شغل سفری پیدا کردند چه باید بکنند؟ این محل بحث ماست ، این سه روایت دلالت دارد بر اینکه اگر کسی دون المسافة تردد می کند مثل بعضی از تاکسی ها که تا مسافت معینی می روند و کمتر از چهار فرسخ مسیرشان است ، اینها اگر سافروا علیهم التقصیر ، این علی القاعده است زیرا ما هر مکاری را که نمی گوئیم نمازش را باید تمام بخواند ، مثلاً مکاری که داخل شهر است و یا کمتر از مسافت کار می کند ، این هم شغلش سفر است ولی اگر این هم مسافت شرعیه رفت باید نمازش را تمام بخواند؟ این را نمی گوئیم ، از اول بحث هم گفتیم مکاری و جمالی که مورد بحث ماست کسانی است که مسافت شرعیه را طی کرده اند ، اگر این گونه معنا کنیم این روایات ثلاث نقض به ما ذکرنا نخواهد بود ، لذا ایشان می فرمایند ما بر اساس همان بیانی که عرض کردیم که کسی که شغل او سفر است و سفر به عنوان امر اعتیادی او شده باشد ولو در تمام عمر یک سفر زیارتی برود می فرمایند باید نماز را تمام بخواند ، حسب آن استدلالی که قبلاً ذکر شد .
استدراک مرحوم آقا در مورد اعراب و ملاح که در سفر غیر شغلی باید نماز را قصر بخوانند بر خلاف مکاری و جمال
یک نکته ای است که این استدراک از ما ذکره سابقاً است ، البته فقط در خصوص اعراب و ملاح ، این استدراک مقدمه ای دارد و آن اینست که اگر شارع ما را متعبد به موضوع کند ، چون تارةً ما متعبد به حکم می شویم و اخری متعبد به موضوع می شویم ، اگر تعبد به موضوع از ناحیه شارع وارد شد که از او تعبیر می کنند به عنوان ورود ، اینجا اگر تعبد به موضوع کرد ، تعبد به موضوع لازمه اش اینست که ما هر چه که از آثار موجود به حسب واقع باشد باید در این موضوع تعبدی هم همان آثار را بار کنیم ، اگر متعبد شدیم به موضوعی تمام آثار آنچه را که واقع باشد و وجداناً حاصل شود موضوع باید مترتب کرد تمام آن آثار را در موضوع تعبدی هم باید مترتب کنیم ، این مقدمه ؛ حال در اینجا روایاتی در خصوص اعراب و ملاح است که علت اینکه اینها نماز را تمام می خوانند در آن روایات این گونه آمده است که بیوتهم معهم ، هر جایی که صدق اینکه بیت آنها نکرد باشد قطعاً باید نماز قصر خوانده شود ، حال اگر اعراب یا ملاح خواستند به سفر زیارتی بروند نماز را قصر می خوانند ، ولی آیا این تخصیص است؟ خیر این تخصیص نیست ، بلکه انتفاع حکم به انتفاع موضوع است ، زیرا در این موارد اگر ملاح سوار ماشین شد از کشتی بیرون آمده است و در راه بحری نیست و در راه بری است ، عنوان بیوتهم معهم بود که سفینه را به عنوان بیت در روایت معنا می کردند و یا اعراب اگر در یک سفر عادی قرار گرفت ، انشاء سفر زیارتی کرده است در اینجا ما نمی توانیم بگوئیم نماز را تمام بخواند و این حکم به وجوب قصر از باب تخصیص نیست که اینها باید نماز را تمام بخوانند ولی تخصیصاً خارج شده اند ، بلکه تخصصاً است یعنی موضوع عوض شده است زیرا عنوان بیوتهم معهم در این دو مورد صدق نمی کند ، پس نتیجه کلام این می شود که در غیر اعراب و ملاح مثل مکاری و جمال و سائر عناوین آنها نماز را باید تمام بخوانند چه در آن سفر شغلی و چه در غیر سفر شغلی ، ولی در خصوص اعراب و ملاح می فرمایند اگر سفر غیر شغلی بود باید نماز را قصر بخواند ، خلافاً للمشهور که مشهور قائلند به اینکه در سفری که غیر شغلی باشد چه اعراب و ملاح باشند و چه غیر اعراب و ملاح باشند .
روایات در مورد اعراب و ملاح
روایاتی که در مورد اعراب و ملاح بیان شده است :
روایت اول : اباصلت هروی از امام جواد علیه السلام که در نزد امام جواد علیه السلام جماعتی از شیعه بودند :
« عَنْ أَبِي الصَّلْتِ الْهَرَوِيِّ قَالَ حَضَرْتُ مَجْلِسَ الْإِمَامِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنَ الشِّيعَةِ وَ غَيْرِهِمْ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ وَ قَالَ يَا سَيِّدِي جُعِلْتُ فِدَاكَ فَقَالَ لَا يُقَصِّرُ اجْلِسْ ثُمَّ قَامَ إِلَيْهِ آخَرُ إِلَى أَنْ قَالَ فَلَمَّا انْصَرَفَ مَنْ كَانَ فِي الْمَجْلِسِ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا سَيِّدِي رَأَيْتُ عَجَباً قَالَ نَعَمْ تَسْأَلُنِي عَنِ الرَّجُلَيْنِ قُلْتُ نَعَمْ يَا سَيِّدِي فَقَالَ أَمَّا الْأَوَّلُ فَإِنَّهُ قَامَ يَسْأَلُنِي عَنِ الْمَلَّاحِ يُقَصِّرُ فِي السَّفِينَةِ فَقُلْتُ لَا لِأَنَّ السَّفِينَةَ بِمَنْزِلَةِ بَيْتِهِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا »
زیرا سفینه به منزله بیت اوست اگر به منزله بیت است معلوم می شود که سفری که برای زیارت باشد در سفینه که نیست ، حال اگر با سفینه باشد بله ، ولی اگر در بر باشد این سفر در خارج بیت است ، به مقتضای این تعلیلی که امام علیه السلام فرمودند باید نمازش قصر باشد .
روایت دوم :
«أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيُّ فِي الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سُلَيْمَانَ الْجَعْفَرِيِّ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كُلُ مَنْ سَافَرَ فَعَلَيْهِ التَّقْصِيرُ وَ الْإِفْطَارُ غَيْرَ الْمَلَّاحِ فَإِنَّهُ فِي بَيْتٍ وَ هُوَ يَتَرَدَّدُ حَيْثُ شَاءَ » .
فی بیته در مقام تعلیل است ، معنایش اینست که اگر در بیت نباشد ، و سفری که برای زیارت است و خارج از این بیت می شود نماز را قصر می خواند .
روایت سوم : اسحاق بین عمار
« إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَلَّاحِينَ وَ الْأَعْرَابِ هَلْ عَلَيْهِمْ تَقْصِيرٌ قَالَ لَا بُيُوتُهُمْ مَعَهُمْ. »
اگر در غیر بیت بود و سفر للزیارة بود اینجا عنوان بیتوتهم معهم صدق نمی کند پس باید نماز را قصراً بخواند ، پس نهایةً ایشان ملتزم شدند به اینکه در خصوص ملاح و اعراب اگر به زیارت برود نماز را قصر بخواند ولی در غیر ملاح و اعراب نماز را تمام می خواند ، خلافاً للمشهور .
فرمایش حضرت استاد : همان قول مشهور را قبول می فرمایند که باید در سفر غیر شغلی نماز را قصر بخواند
نکته ای که بنده می خواستم عرض کنیم ، روایت اولی از اسحاق بن عمار که دارد از موسی بن جعفر علیه السلام سؤال کرد که :« قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا إِبْرَاهِيمَ ع عَنِ الَّذِينَ يُكْرُونَ الدَّوَابَّ يَخْتَلِفُونَ كُلَ الْأَيَّامِ أَ عَلَيْهِمُ التَّقْصِيرُ إِذَا كَانُوا فِي سَفَرٍ » کجای این روایت دارد که دون المسافة باشد ، بلکه ظاهر این روایت اینست که مسافت است ، چون اگر دون مسافت باشد که در او تردید نبود ، از خود همین روایت استفاده می کنیم که در صورتی که سفر زیارتی باشد باید نماز را قصر بخواند همان طور که مشهور فرمودند ، در آنجا فرمودند که ما به قرینه اذا کانوا فی سفرٍ ما این را در مقابل یکرون الدواب که قرار بدهیم حمل می کنیم اکراء دواب را در دون مسافت ، بنده می خواهم عرض کنم که یکرون الدواب چه ظهوری دارد در دون المسافة ؟ کجا از آن استفاده می شود که اکراء آنها در دون المسافه بوده است ، بلکه اطلاق دارد ، اگر نگوئیم ظهور در این دارد که فوق المسافة بوده است ، چون فوق المسافة در ذهن آنها این بوده است که نماز را باید تمام بخواند این را می دانستند و برایشان مسلم بوده است ، یکرون الدواب اگر فوق المسافة باشد باید نماز را تمام بخواند لذا می گوید اذا کانوا فی سفرٍ ، یعنی سفری غیر از سفر اکراء ، اینجا باید نماز را قصر بخواند؟ امام علیه السلام فرمودند نه ، کما اینکه روایت سوم را که ایشان قید اذا سافروا را قرینه قرار دادند برای اینکه « عَنِ الْمُكَارِينَ الَّذِينَ يُكْرُونَ الدَّوَابَّ وَ قُلْتُ يَخْتَلِفُونَ كُلَّ أَيَّامٍ كُلَّمَا جَاءَهُمْ شَيْءٌ اخْتَلَفُوا» همه اینها را حمل فرمودند بر دون المسافة ، فرمودند به قرینه اذا سافروا دون المسافة است ، بلکه به قرینه اذا سافروا دون المسافة نیست فوق المسافة است ، آنها در ذهنشان اینست که اگر در مقام اکراء باشند در فوق المسافة نماز را تمام می خوانند ، آیا اگر برای جهت سفر عادی هم بود باز هم باید نماز را تمام بخوانند؟ لذا سؤال کردند و امام علیه السلام فرمودند علیهم التقصیر اذا سافروا ، نه آن بیان صاحب وسائل را می شود قبول کرد و این بیان مرحوم آقا را هم نمی توانیم قبول کنیم ، و لذا خود ایشان هم تردید دارند و می فرمایند لا اقل از اینست که اجمال داشته باشد ، ولی ظاهراً اجمالی ندارد ، پس عمدةً ما به مسلک مشهور چه در مورد ملاح و چه غیر مورد اعراب و ملاح در همه اینها اگر به قصد زیارت باشد باید نماز را قصر بخواند ، علاوه بر اینکه گفتیم آنچه را در سابق به عنوان دلیل ذکر فرمودند عمدةً این بود که وقتی سفر امر عادی آنها شد روایاتی بود در این ضمینه ولی خود مرحوم آقا هم ایراد گرفتند که به این روایات احدی فتوی نداده است ولی مآل این استدلالشان بر می گردد به همان روایات .
فعلی هذا آنچه را که مشهور فرموده اند در مورد مکاری و جمال و ملاح و … از کسانی که شغلشان سفر است اگر سفری در غیر جهت شغلی باشد ، للزیارة باشد یا لصلة الارحام باشد و … در تمام این سفرها باید نماز را قصر بخواند .
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین