نتایج در این جا نشان داده می شوند.
نتیجه ای مرتبط با جستجوی شما یافت نشد.
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی لقاء یوم الدین . مسأله : اقامه عشرة باید چگونه باشد؟ بحث در این بود که کثیر السفر اگر در جایی ده روز اقامه...
آیت الله حسینی آملی (حفظه الله)
بسم الله الرحمن الرحیم
و به نستعین انه خیر ناصر و معین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی لقاء یوم الدین .
مسأله : اقامه عشرة باید چگونه باشد؟
بحث در این بود که کثیر السفر اگر در جایی ده روز اقامه داشت که بعد از این اقامه ده روز باید نماز را در اولین سفر شکسته بخواند ، آیا این ده روز باید پیاپی باشد یا اگر فاصله هم شد اشکال ندارد؟
صور اقامه عشرة
در وصف توالی و پیاپی بودن ، یک مرتبه اینست که شخص ده روز اقامه دارد در یک مکان ، از روز اول تا روز دهم در یک مکان بلد یا غیر بلد می ماند .
صورت دوم اینست که ده روز پیاپی است یعنی ده روز سفر نمی رود ولی نه در یک مکان ، در چند مکان (کمتر از مسافت شرعیه)، دو روز مشهد ، دو روز طرقبه ، دو روز جاغرق ، باز بر می گردد دو روز طرقبه و باز بر می گردد و چهار مشهد ، مجموعاً می شود ده روز ، ده روز بوده است ولی نه در یک مکان ، در چند مکان که فاصله بین اینها کمتر از مسافت شرعیه است که در مجموع مسافت شرعیه را نپیموده است .
صورت سوم اینست که ده روز می ماند در یک مکان اما در این بین ده روز را با فاصله در یک مکان قرار می دهد ، مثلاً دو روز اینجا هست ، می رود بیرون از مشهد و کمتر از مسافت دوباره بر می گردد و دو روز دیگر می ماند ، باز می رود کمتر از مسافت و بر می گردد و دو روز دیگر می ماند ، مجموع آنچه را در مشهد ماند ده روز بود ، ولی ده روز در مشهد را در ضمن پانزده روز سفر نرفتن انجام داده است ، نه اینکه ده روز تا کاملاً در مشهد باشد ، ده روز در ضمن پانزده روز ، یعنی پانزده روز تارک سفر است اما اقامه عشرة ایام او در ضمن پانزده روز بوده است .
آیا حکم در هر سه صورت به یک نحو است ؟
اینکه فرموده اند شخص که کثیر السفر است اگر اقامه عشرة ایام داشته باشد در اولین سفر بعد از این عشرة ایام نماز را قصر بخواند ، آیا در هر سه مورد و به هر سه صورت اقامه عشرة کفایت می کند یا باید عشرة متصلةً باشد و یا اینکه باید علاوه بر اتصال عشرة در مکان واحد هم آن عشرة باشد ؛ آیا در هر سه فرض کفایت می کند یا در خصوص قسم اول ؟
فرمایش مرحوم آقا : اگر میزان روایت هشام باشد یا اینکه میزان روایت یونس باشد
به حسب دلیل مرحوم آقا می فرمایند اگر ما دلیل را روایت هشام بدانیم که داشت : « الْمُكَارِي وَ الْجَمَّالُ الَّذِي يَخْتَلِفُ وَ لَيْسَ لَهُ مُقَامٌ » در اینجا عنوان فی بلدةٍ أو فی منزله ندارد ، در این روایت ، روایات ثلاثه که از یونس نقل شد قید فی منزله أو فی بلدةٍ داشت ، بر اساس این باید فرق کند .
اگر ما روایت هشام را مدرک قرار بدهیم میزان اینست که این شخص مقام عشرة نداشته باشد ، یعنی ده روز از سفر بایستد ، یعنی ده روز سفر نرود ، این ده روز صورت اولی باشد یا در چند مکان کمتر از مسافت شرعیه باشد یا صورت سوم که ده روز تلفیقی در مکان واحد باشد ، هر سه را شامل می شود ، چون صدق می کند که این شخص قیام عشرة ایام داشته است و لذا بر اساس این روایت در هر سه مورد در اولین سفر نماز را قصر بخواند.
ولی اگر میزان روایاتی که از جناب یونس بن عبدالرحمن نقل کردیم باشد ، در آنجا داشت که اقامه عشرة فی منزله یا فی بلدةٍ ، اگر این شد ظاهرش اینست که در یک مکان باید اقامه عشرة باشد ، صورت دوم که عشره را در چند مکان ولی دون مسافت شرعیه باشد شامل نمی شود ، ولی به اطلاق عشرة اگر اخذ کنیم صورت سوم را می توانیم بگوئیم شامل می شود ، می گوئیم در یک مکان بوده است نهایت عشره مطلق است از اینکه متوالیةً باشد یا اینکه تلفیقاً باشد ، از این جهت نباید فرق کند و چون عمدةً به همان روایات یونس تمسک شده است باید بگوئیم در صورت دوم که عشرة را در اماکن متعدده انجام داده است صدق نمی کند اقامه عشرة فی منزله یا فی بلدةٍ ، لهذا در آنجا نماز را در اولین سفری که بعد از این عشرة نماز را تمام می خواند .
فرمایش مرحوم آقا در مورد بیان احکام متعلق به معدودات و تطبیق با ما نحن فیه
و لکن در آخر امر مرحوم آقا می فرمایند ما این مسأله را باید برگردانیم به آن مسأله ای که احکام تعلق می گیرد به معدود ، مثلاً مرأة در فرض طلاق باید عده نگه دارد ، زمانی برای عدۀ او قرار داده شده است ولی این حکم که به وجوب اعتداد باشد برای مرأة است ولی روی عدد خاص رفته است ، در بعضی از موارد است که توالی لازم است و در برخی از موارد است که حکمی که روی معدود رفته است توالی در آنها لازم نیست ، مثلاً اگر کسی در ماه مبارک رمضان افطار کند باید اطعام ستین مسکین باید داشته باشد ، عدد معین شده است ، اینجا در این مورد توالی لازم نیست که پشت سر هم باشد ، هر روزی چند نفر را اطعام کند ؛ آیا ما نحن فیه از قبیل قسم اول است؟ حکم اینست که رفته است روی کثیر السفری که عشرة ایام اقام دارد ، بعد از آن باید در اولین سفر نماز را قصراً انجام بدهد ، این بیانی که آمده است الآن نمی دانیم از قسم اول است که توالی شرط است یا از قسم دوم است که توالی شرط نیست ، این را باید از دلیل به دست بیاوریم .
اگر ظهور دلیل این باشد که از قسم اول است محکوم می شود به اشتراط توالی لذا عشرة تلفیقیه به درد نمی خورد ، یا حتی عشره ای که در چند مکان باشد به درد نمی خورد ، چون روایت یونس را اگر در نظر بگیریم قید فی منزله أو فی بلدةٍ است .
ولی اگر از قبیل قسم دوم باشد فرقی نمی کند که این عدد که اقامه ده روز است متوالیةً باشد یا غیر متوالی ، و لکن غیر متوالی هم نه به مقداری که فاصله زیاد بشود ، آنچه که کمتر از ده روز .
صورت متصوره اقامه عشرة در مورد شخص کثیر السفر
صورت اول : بعد از هر سفر ده روز اقامه می کند در مکان واحد
بحث دیگری که در اینجا هست اینست که در مورد اقامه عشرة تارةً شخص کثیر السفر بنائش بر اینست که هر سفری که می رود و بر می گردد ده روز می ماند یا در وطن و یا در غیر وطن ، کأنه عادت او بر این شده است که هر سفری که می رود ده روز می ماند ، این یک صورت .
اگر کسی این گونه باشد ، چنین فردی نمازش را دائماً در سفرهایش قصراً بخواند ، زیرا درست است که کثیر السفر است و شغل او هم سفر است اما همیشه ده روز اقامه دارد در وطن و یا در جای دیگر ، این شخص هر سفری که بعد از این قرار می دهد باید قصر بخواند .
قسم دوم : در بیش از یک مکان اقامه ده روز می کند که بین این اماکن فاصله شرعی هست
قسم دوم اینست که شخص هر سفری که می رود در بیش از یک مکان ده روز اقامه دارد ، اما بین این اماکن فاصله مسافت شرعیه هست ، اینجا واضح است که گفتیم اقامه دون العشرة است ، فرض کنید که دو روز در اینجا هست و دو روز در نیشابور و دو روز هم در سبزوار است و سه روز هم در شاهرود که ده روز بشود ، این شخص در هر سفر ده روز اقامه دارد ، اما در مجموع این چند مکان که فاصله بین اینها مسافت شرعیه است ، اینجا در هیچ کدام از سفرهایش نباید نمازهایش را قصر بخواند ، باید در همه نماز را تمام بخواند زیرا در هیچ کدام صدق نمی کند که قیام عشرة ایام در جایی داشته باشد .
قسم سوم : اماکن متعدده که بینشان مسافت شرعیه نیست
صورت سومی می شود فرض کرد که اگر کسی اقامه عشرة در بعد از هر سفری داشته باشد اما در اماکن متعدده کمتر از مسافت شرعیه ، نتیجه ای که ما در اینجا می گیریم اینست که چون مدرک را روایات یونس می دانستیم در اینجا هم در هر سفری که بعد از این اقامه عشرة می رود باید نماز را تمام بخواند ، زیرا صدق اقامه در وطن و یا در بلده خاصه نمی کند .
منظور از سفر اول چیست؟
در ادامه بحث این مسأله مطرح شده است که اولین سفری که در اینجا بیان شده است ملاکش چیست ؟ یعنی اولین مقصد؟ یا اولین ذهاب و ایاب مجموعاً؟ اولین سفری که گفته شده است یعنی اولین مقصد ولو اینکه به چند مرحله باشد ، فرض کنید مقصد ابتدائی او از مشهد به شیراز است ولی نه در یک مرحله ، از اینجا مسافر می برد به شاهرود و از شاهرود به تهران و از تهران به اصفهان و از اصفهان به شیراز ، اگر گفتیم بر اساس مقصد باشد ، مقصد نهایی او در این سفر اینست که به شیراز برود ، مسافرها عوض می شوند ولی او مقصدش شیراز است ، اگر بر اساس مقصد قرار دادیم در مجموع این سفر اگر پنج یا شش روز هم طول بکشد باید نمازش را قصراً بخواند ، در صورتی که اقامه عشره در مشهد باشد ؛ ولی اگر گفتیم میزان مقصد او نیست بلکه میزان اینست که اولین مسافری که می برد یا اولین باری که می برد ، در اولین مقصدی که برای این شغل حرکت می کند ، آن را می گویند سفر اول ، لذا اول مسافری که از اینجا به شاهرود برد می شود سفر اول ، از شاهرود به بعد ولو اینکه مقصد نهائی او اینست که می خواهد شیراز برود و برگردد ، آنها حساب نمی شود و از شاهرود به بعد باید نمازش را تمام بخواند ؛ این هم باید بحث شود و ظاهراً قبلاً عرض کردیم که میزان همان مقصد اول است یعنی این سفر الآن به شیراز می رود و فقط رفت هم میزان بود ، برگشت دخالتی ندارد .
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین